command line

here is our command line

command line

here is our command line

تکرار

وضعیت داغونه؛؛؛نه این دفعه دیگه از تریپ دپ و اینجور چیزا خبری نیست؛؛؛ولی روزا خیلی خسته کنندست؛؛؛خدارو شکر اون یه پیکسله خاموش نشد؛انقدر دست به دعا بردیمو چه شبایی که تا صبح بیدار بودیم!!!(اون دومیه راست بود)ولی تو این همه تکرار یه چیزی برام مونده؛دل تنگی؛لااقل اون یه دونه شتاب زمانو بیشتر میکنه...باعث میشه قلب من نخواد از گذر زمان عقب بمونه و تند تر بکوبه ؛بهم امید میده؛؛؛

دل تنگی ای که خیلی زود همه ی وجودمو براش تسخیر کرد(با شما بودم ...خانوم.فنچولم خودتی!!!)

arguments:

1-خیلی دوست دارم اون یکی روتم ببینم

2-چه زود اونایی که ازشون انتظار نداشتم بی معرفتیشونو ثابت کردن

3-‌بریم با هم یه سری به اتاق فرمان بزنیم...بعدش قسمت بعدی برنامرو به اتفاق در خدمتیم!




سرایط شختیه !!!

از قبل هیچ آمادگی ای واسه این پست نداشتم ...


الان هرچی به ذهنم بیاد مینویسم ...


حرفم اینه که آدم هیچ وقت نمیدونه چی پیشه رو داره و در آینده چی براش پیش میاد ...


وقتی امیر اولین پست هاشو تویه این خطه فرمان مینوشت اصلا فک نمیکردم که قراره بشم نویسنده ی این وبو یه روزی چنین پستی رو اینجا بنویسم ...


وقتی اون روزا بزرگ ترین غمم امتحانا بود اصلا فک نمیکردم که امروز از نگرانی هایه اون موقعم خندم بگیره ...


وقتی بعده امتحانا میرفتیمو چند تا از دوستامونو میدیدیم اصلا فک نمیکردم که قراره امروز دیگه به هم نگن دوست ...


وقتی بابام بعد از دیدنه کارنامم چیزی بهم نگفت اصلا فک نمیکردم که این روزا چنین حرفایی بهم بزنه ...


وقتی با هلیا میرفتم بیرون اصلا فک نمیکردم که قراره این روزا تو دوریش اشک بریزم ...


وقتی تنهایی میرفتم مسافرت اصلا فک نمیکردم که این روزا از مامان بابام خواهش کنم من باهاشون نرم سفر ...


وقتی به دوروبریام که حالشون خوب نبود میگفتم ''بمیرین بابا ، اینقد تو زندگیتون جو ندین'' اصلا فک نمیکردم که یه روزی حاله خودم ایجوری بشه ،


وقتی ازشون خواهش کردم که باهم آشتی کنن فک نمیکردم حرفم براشون اینقد بی ارزش باشه ...


وقتی پسته ''چی فک میکردیم چی شد'' رو میذاشتم اصلا فک میکردم یه روزی اینقد به این جمله اعتقاد پیدا کنم ...


وقتی ...


_____________________________


Arguments :


 

1. این روزا دگرگونی ها تو وب ها کم نیستن ، شما سعی کنین دگرگون نشین لطفا ...


2. البته بعضیا هم حالشون خوبه ، وبه جدید باز میکنن ...


3. قبضه تلفن ، بابام گذاشتش جلمو در کماله آرامش گفت ''نمیدم ، بذار قطع شه'' ، پس همین روزاست که دیگه منو اینجاها نبینین ...


4. میخواستم تو متن همشو لینک بدم ، ولی دیدم همینجوری مبهم بهتره ، فقط کسایی که در جریانن بفهمن ...


5. موندم چرا باید اون دوتا اینجوری الکی ازم ناراحت شن ...


6. عنوانه پستو ازینجا کپی کردم ...


7. خیلی حرف تو دلم دارم ولی به هیچکس نمیتونم بگم ، واسه همین آخره همه ی خط ها سه نقطه گذاشتم ...


8. ...