command line

here is our command line

command line

here is our command line

حافظیه

داشتم دنبال یه موضوعی میگشتم که آپ کنم یهو یکی از آشناها اس داد گفت شیرازم...نمیدونم چرا خیلی خیلی هوس کردم حافظیه باشم...آخه میگن حافظ خیلی هوای عاشقارو داره...شاید اون حرفه منو شنید.شاید یه نگاهی بهم کرد.میدونم میخواید بگید خواهشن تو این وبلاگم ازین چرتو پرتا ننویس قووول میدم این آخریش باشه


first argument:دارید میگید هنوووز بیخیال نشدی؟؟؟؟؟؟ دارم سعی میکنم

second argument:فرید جنبه داشته باش

third argument:بهاره خانوم اگه تونستی یه سر برو حافظیه یه یادی بکن از ما

نظرات 37 + ارسال نظر
Ary@n 20 خرداد 1389 ساعت 00:35 http://www.enway.tk

امیر اصلا چرت نیست... هرچقدر دوست داری بنویس... من که میخونمشون!
فکر نکنم argument واژه ی خوبی باشه واسه اونجا!

امیرحسین:ممنون...آریان جان منظورم از argument معنی فارسیش نبود...argument یه اصطلاح لینوکسیه...که دقیقا همون معنیو میده
فرید: یه چیز تو مایه هایه پایین نوشت خودته ...

الهه 20 خرداد 1389 ساعت 00:36

امیر عالی بود
منم دقیقا" حال تو رو دارم
میدونی که...

امیرحسین:بمیرم دایی جان برات تو دیگه نکن این کارو با خودت
فرید: و چه میکند دوری از معشوق با عاشق !!!

باقالی 20 خرداد 1389 ساعت 00:37

آخی دلم سوخت
البته واسه حافظ
فکر کنم تا به تو نظر اندا ا..ن...ش گرفت

امیرحسین:من فردا ببینم توروووو فقط دیگه
فرید: کم کم دارم به این نتیجه میرسم که خاکی صدات کنم ، چطوره ؟

باقالی 20 خرداد 1389 ساعت 00:38

اما جدا دلم سوخت
ایندفعه واسه تو

عاشق بدبخت
دلم واست می سوزه
بد دردیه عاشقی

امیرحسین:(نگاه عاقل اندر سفیه)

خودش (SNIPeR) 20 خرداد 1389 ساعت 01:19

خیلی جالبه ها ، تیزهوشایه مملکتو نگاه کن ،
فردا امتحان داریم ، الان ساعت از 12 گذشته اونوقت هم من ، هم امیر ، هم آریان ، هم باقالی ، هم شهریار ، هم الهه ، و احتمالا سپیده ، ...
همه بیدارن
.
در مورد پست : ...

فرید: البته من یه ذره بیشتر بیدار بودم (01:19) !
(یه عالمه ازون اسمایلی ها که بالا گذاشتم ...)
امیرحسین:تو دیگه خیلی اسگلی فرید.خودت نظر میدی خودتم جواب میدی
فرید: اصن دوس دارم ، به تو چه (با حالت بغض!)

محمدرضا 20 خرداد 1389 ساعت 09:42 http://fire-fighter.blogsky.com

آخی چه قدر داغونی تو ولی عمرا حالت از من بدتر نیست.یک داغونم ولی دلیلشو نمیگم بمونی توش!!!

امیرحسین: تقریبا میدونم

الهه 20 خرداد 1389 ساعت 12:10

دایی من میخوام(نه از اونا که سپیده و سجاد میخوانا!!!!!!!!! اونا خیلی بالای 18)
الان من چیکا کنم...
فرید مسخرم نکن

امیرحسین:راستی دایی جون تو اون مایه ها دوست داری گودرزم خوبه هاااااا
فقط یه ذره کوچکتره
فرید: ما غلط بکنیم شمارو مسخره کنیم !...

الهه 20 خرداد 1389 ساعت 12:20

دایی مسخرم میکنی؟
مرسی واقعا"
من میگم محمد مینایی تو میگی گودرز فیروزی؟
بای

امیرحسین: به خدا مسخره نکردم.حالا تو یه مایه اند دیگه بیخیال...تازه با هم رفیقم هستن
فرید: امیر تو واقعا لیاقت نداری یکی بهت یه چیزی بگه ؟ صد بار منو مامانت بهت نگفتیم مسخره کردن کار بدیه ؟ گریه ی بچه رو دراوردی خاب !...

الهه 20 خرداد 1389 ساعت 12:28

نمیخوام
بای

سلام داداشی
سلام بابایی...
خوفین؟
بهاره؟؟؟؟؟!!!
بابا من دارم طلاق می گیرم.........
چرا منو اینطوری تربیت کردی؟!
این اعصاب منه...
می خوام گریه کنم....
فعلا
بای

امیرحسین:من خراب اون خوفیتم
بهاره شیرازیه آخه
چرا طلاق؟؟؟؟؟؟بذار ببینم من کاوروووو....!!!!!
فرید: چرا دخترم ؟ شما که باهم تفاهم داشتین ، حالا مگه چی شده ؟ تازه فمیلی تری داشت پیچیده میشد !
ولی کم کم دارم از خودم با این تربیت فرزندان نا امید میشم ! این از دختر بزرگه که خودش میگه منو خوب تربیت نکردین ! اون از تک پسرم که بقیه رو مسخره میکنه ، اونم از دختر کوچیکم که باهام ازون شوخی ها میکنه !!!

محمدرضا 20 خرداد 1389 ساعت 16:04 http://fire-fighter.blogsky.com

از کجا؟
آپم!!!

امیرحسین:با آریان میریم پارک...واسه هم تعریف میکنید دیگه

بهاره 20 خرداد 1389 ساعت 17:26 http://www.kuche-ali-chap.blogsky.com

سلام...من شیرازی نیستم.اصفهانم.ولی باشه...اگه یه روزی رفتم شیراز میرم حافظیه.راستی دختر خالم تو این چند روز احتمالا می یان کرج خونه میگیرند.شاید بیام اونجا و از اونجا دسته جمعی بریم شیراز.به قول حافظ:

من ترک عشق و شاهد و ساغر نمی‌کنم
صد بار توبـه کردم و دیگر نمی‌کـنـم
باغ بهشت و سایه طوبی و قصر و حور
با خاک کوی دوست برابر نمی‌کـنـم
.----------------------------------
ایشالا که به عشقت میرسی.در ضمن این وبلاگ مال خودته نه مال دیگران.هروقت دلت تنگ شد میتونی اینجا بنویسی.هرکسی نخواست بخونه به درک.چرا شما پسرا اینطورید؟سجاد هم یه متن قشنگ نوشته بود و ترسید که مسخرش کنند.شاید بعضی از دوستات نفهمند که عشق و عاشقی چیه؟ولی من درکت کردم.یک وبلاگ عاشقونه داشتم که تموم احساساتم را توش مینوشتم.خواستی یه سری بزن:
www.patoghe-ashegh.blogfa.com
--------------------------------
با اجازه لینکت کردم.

امیرحسین:ممنون.با اون غزلی که نوشتی هم خیلی حال کردم
منم لینکت کردم

سپیده 20 خرداد 1389 ساعت 22:39

...

امیرحسین: به قول آریان چه نظر پر باری...
فرید: کلا ناراحت راحتی نه ؟!!

سپیده 20 خرداد 1389 ساعت 22:42

همه که بیدار بودن....... ولی چهشب مزخرفی بود و روز بعدش چه امتحان مزخرفی... من تو امتحانا فقط به تقلبای اجتماعی و دینیم نیاز داشتم که سر هرکدومشون یه مراقب (...) داشتیم
من تا صبحم بیدار باشم کسی نمیفهمه!..........

فرید:
اون برگه ها که میگفت حرفه ای یید ، ولی مثله اینکه این خبرا نیست ، آدم برگه ببره تو بعد نتونه ازش استفاده کنه !!! مشکل من این چیزا نیست ، من به فیزیک و ریاضی ها فکر میکنم ، آخه واسه اونا نمیشد چیزی نوشت !!!

سپیده 20 خرداد 1389 ساعت 22:43

منکه فقط شوخی کردم من دختر بدیم؟؟!!... تازه طلاقم نمیگیرم(!) کسیو هم مسخره نمیکنم!

امیرحسین:نه کی گفته...خواهر من یدونست
فرید: خودتم یدونه ای !!! (تمجید نیست ها ، ازون لحاظ گفتم !)

سپیده 20 خرداد 1389 ساعت 22:45

الی؟؟!! سپیده و سجاد مگه چی میخوان؟!!!! هرجا یه معنی ای داره!! ( نگو الان بچه ها فکر بد میکنن!!)

سپیده 20 خرداد 1389 ساعت 22:49

راستی اون طرح های خفن حجاب به کرجم رسیده من فکر میردم فقط تهرانه
دیروزم تا جایی که من خبر دارم درختی و بلوار شهرداری بگیر بگیر بوده!!!
تازه موها اگه بیرون باشه هر سانتی متر(!) 30تومن میشه!! نظرتون دربره ی جریمه ی من چیه؟!!!!
راستی عینکتونو رو موهاتون بزارین/بذارین هم جریمه داره اینو برای پسرا هم گفتن!!!!

امیرحسین:جدی؟!!!!!!!!!
کرجم شد؟؟!!!!!!!!
فرید : به به ، آدم لذت میبره که تو یه چنین جامعه ای که همه چیزش رو حسابو کتابه زندگی میکنه ، به این میگن مملکت اسلامی ، واقعا باید به این خواهران و برادران زحمت کش احسند گفت ، خیلی هم خوبه ،
هرکسم که دوست نداره .......... باید دوست داشته باشه !!!

سپیده 21 خرداد 1389 ساعت 10:58

بد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! (با فرید بوم!!)
این جامعست؟؟؟؟!!!!

فرید: سعی کن منظورو بفهمی :
هرکسم که دوست نداره .......... باید دوست داشته باشه !!!

Quid girl 21 خرداد 1389 ساعت 16:33 http://stopazad.blogfa.com

salam sampadiye aziz
webet bahale
un axeam bahal bood
chantashoon ashna boodan too shajare namatoon
m3 sepideo meliyo elaheo kaave!
khoshhal misham webe manam biay
bye

فرید: مرسی ، باحالی از خودتونه !!!

سپیده 21 خرداد 1389 ساعت 19:14

من فهمیدما!! میخواستم ببینم بقیه هم میفهمن یا نه!!!

negar.m 21 خرداد 1389 ساعت 21:22 http://bornagain20.blogfa.com

ببخشید.آقا فرید منظورتون از هلیا کدومه.دوم راهنمایی که نیست؟

فرید: چطور مگه ؟؟؟

negar.m 22 خرداد 1389 ساعت 11:50

آخه با خودش حرف زدم نمیدونست

فرید: هه هه هه !
میگفتی یه ذره فکر کنه شاید یادش بیاد !!!

الهه 22 خرداد 1389 ساعت 12:04

من با شما دو تا قهرم
نه فقط با امیر
دیگه ام نمیام
دوستونم ندارم

بای
قهر قهر تا روز قیامت

امیرحسین:دایی جان ببخشید...انقده به من ازین حرفا زدنو ناراحت نشدم
فرید: الهه چرا هی شک میدی ؟!!
من این وسط چیکاره ام ؟ اون دفعه که قهر کردی که من اصن پارک نیومده بودم ! امروز هم که نیومدی ! تو از من چیزی خواستی که من انجام ندادم ؟

سپیده 22 خرداد 1389 ساعت 13:32

خوش به حالتون تعطیل شدین تبریک میگم!

امیرحسین:ش.ه.ر.ی.و.ر.ی شدنمونو تبریک میگی؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
فرید: یه ذره که دقت میکنم میبینم خیلی افسرده شدی !!!
چرا با گریه تبریک میگی ؟!!

سپیده 22 خرداد 1389 ساعت 13:48

آپم!!!!

فرید: چجوری روت شد بیای اینجا بگی آپ کردی ؟؟؟

سپیده 22 خرداد 1389 ساعت 14:08

نه داداشی شهریوری نمیشین. این احساسیه که همه دارن!!! مثل من درمورد اجتماعی و دینی!!

آره نمیدونستین؟ آخه حسودیم میشه بعد گریه میکنم!!!

فرید: به چی حسودیتون میشه ؟!!

نیکی 22 خرداد 1389 ساعت 14:20

به به عاشق های گرامی !!
تبریک !

فرید: دیدم یهو همه جا تاریک شدا ،
نگو سایه ی شما بوده !!!
خوش اومدین ...

سپیده 22 خرداد 1389 ساعت 14:32

به این که ما 4شنبه امتحانامون تموم میش ولی مال شما امروز تموم شد!!

فرید: همش همین ؟!! بجاش مال ما از ۲۶ام شروع شد ...

negar.m 22 خرداد 1389 ساعت 16:37

یادش که بود ولی نمیدونست توی خانوادتون نقش داره.

فرید: چیو یادش بود ؟؟؟!!!!!

بهاره 22 خرداد 1389 ساعت 18:42 http://www.kuche-ali-chap.blogsky.com

آپم.

امیرحسین: اومدم اومدم...یه دقیقه وایسا

الهه 22 خرداد 1389 ساعت 19:11

بالاجبار دوباره اومدم که فرید توجیه بشه
یه بار دیگه بخون
گفتم با دوتاتون قهرم نه فقط با امیر!!!!
واضحه دیگه؟
بای

فرید: یه چیزایی هست به نام علائم نگارشی که اینجور جاها کاربرد خودشونو نشون میدن :
با دوتاتون قهرم نه ، فقط با امیر.
با دوتاتون قهرم ، نه فقط با امیر.
!!!
امیرحسین:خوب حالا ببخشید دیگه...

الهه 22 خرداد 1389 ساعت 19:53

منظور فقط با امیر بود!!!

فرید: پس یعنی اولیش ، خودتو کشتی یه جمله بگیا !!!
امیرحسین:گمشو فرید........................دایی جان من همینجا در حضور همه ازت معذرت میخوام

سجاد 22 خرداد 1389 ساعت 22:04 http://never4ever.blogsky.com

منم خیلی حافظیه ئست دارم!
آپم!

فرید: منم خیلی تورو ئست دارم عمویی !
امیرحسین:من حافظیه دوست دارم تو هم حافظیه دوست داری==>من تورو دوست دارم

negar.m 23 خرداد 1389 ساعت 12:10

همونیکه که باید فکر میکرد, یادش بیاد.
اصلا به من چه بیخیال.

فرید: هه هه هه ،
شوخی کردم بابا ! خانومه من فرزانی نیست ، کلا این دوروبرا نیست ، یه ذره از ماها دوره (گریه ...)

نیکی 24 خرداد 1389 ساعت 15:06

تو دوست داری به من گیر بدیااا؟
هنوز تو جو قرار دارید شما ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فرید: شوخی کردم بخندیم ، ببخشید ...

sara 24 خرداد 1389 ساعت 20:33 http://www.aineha.blogfa.com

aghaye amir hoseyyn jan had ba h jimiye kheiliii khooobe shoma tizhoooshanid dgeeeeee?

امیرحسینن:سارا جان خوشالم تونستم دلتو شاد کنم...داشتم سریع تایپ میکردم اشتباه شد.شما ببخش

helia ziaei 26 خرداد 1389 ساعت 13:41

ohoh negar che talashi zade vase tashkhis hoviat. sarafrazam kardi. tashabohe esm shode

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد