بچه ها دیشب یه اتفاق جالب افتاد !
ساعت دقیقا دوازده ِ شب بود که یهو صدای زنگ مدرسمونو شنیدم ! ساعت 12 شب ! اون زنگ مدرسه که همتون میشناسینش ! نمیدونم چی شده بود که اون موقع شب زنگ زده بود !
(تا اینجاش که خیلی عجیب و جالب بوده ) سریع دوییدم تو بالکنمون ، به یه منظره ی جالب برخوردم ! لامپای دوتا کلاس روشن بود (البته اونورو نمیدونم ! فامیلامون نبودن وگرنه زنگ میزدم میپرسیدم ازشون (اشاره ی غیر مستقیم بر اینکه هر سه مدرسه در محدوده ی دید ما قرار دارند!))
تاحالا سابقه نداشته که مهتابی های کلاسا روشن بمونه ، ولی نکته ی جذابش اینکه یکی ازون دو کلاس ، کلاس ما بود ! یکم نزدیک تر رفتم ، ولی از پنجره ی کلاسمون چیزی دیده نمیشد ...
به نظر شما چه رازی پشت این ماجراست ؟!!
Arguments :
1.شهید سلطانی تو تاریکی رو که دیدید !!! اینم وقتی که روز بوده ...
2.اینم سر در ِ در ِ پشتی !
3.این عکس قدیمی روهم میذارم که اشاره ای داشته باشم به پیشرفت پروژه ی تالار جوان !
4.دوباره به عکس مدرسمون نگاه کنین و بزنین به تخته که اینقد بزرگه تو عکسا جا نشده (تا چشم بعضیا دراد!)
5.از خواهران محترم بابت نظرای پست قبلی طلب بخشش داریم !!!
6.منتظر نظر خصوصی بعضیا هستیم !!!
7.چه کار زشتیه که آدم از اسم یه نفر دیگه سو استفاده کنه (منم که زودباور ...)
8.نظر گذاشتن تو پستای قبلی ممنوع ! هرچی میخواید بگید تو همین پست لطفا ...
9.حالا هرکی گفت اینجا کجاست ؟!!
-------------------- سرزمین عشق --------------------
´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*
´*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.
-------------------- سرزمین عشق --------------------
´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*
´*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.----
---------------- سرزمین عشق --------------------
´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*
´*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.
-------------------- سرزمین عشق --------------------
´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*
´*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.----
---------------- سرزمین عشق --------------------
´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*
´*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.
-------------------- سرزمین عشق --------------------
´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*
´*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.----
---------------- سرزمین عشق --------------------
´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*
´*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.
-------------------- سرزمین عشق --------------------
´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*
´*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.----
---------------- سرزمین عشق --------------------
فرید: ...
رای تو هستش عزیز دلم این قلبمه مواظب باش نشکنه
___________$$$$$$$$______$$$$$$$$$
__________$$$$$$$$$$$$__$$$$$$$__$$$$
_________$$$$$$$$$$$$$? ?$$$$$$$$__$$$
_________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$__$$$
_________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$__$$$
__________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$__$$$
____________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
_______________$$$$$$$$$$$$$$$$$
_________________$$$$$$$$$$$$$
____________________$$? ?$$
______________________$$$
_______________________$
______________________
____________________
_________________
_______________
_____________
___________
_________
_______
_____
____
___
ـــــ
ـــ
ــ
ـ
فرید: ببخشیدا ، ولی من کلا تو این مایه ها حال نمیکنم ...
من تا حالا مدرستونو ندیدم ولی فک کنم سرکاریه یا اینکه اگه سرکاری نباشه احتمالا مدرستون مسافرخونه ی تابستونی شده اوناهم مسافرا بودن که هنوز نخوابیده بودن اون صدای زنگی هم که شنیدی بچه شلوغ کار یکی از همون مسافرا بود که رفت زنگو زد
شاید اصن این مطلبی که گذاشتی ربطی به من نداشته باشه ولی گفتم یه نظری داده باشم...
فرید: اگه بگی کی هستی اشکال نداره ...
سلام.اتفاقا لطف داری که سراغم را میگیری.دیروز رفتم دندون پزشکی واسه عصب کشی و خیلی درد داشت.جوری که اشکم در اومد.دکتر پدرسگ(دور از جون)داشت درباره خونه و قیمت و تجهیزاتش با اون دکتر حرف میزد و من 2 ساعت رو صندلی غش کردم.
............................
چه مدرسه باحالی دارید.بعد فرزانگان تو عکس معلوم هست؟حالا من چندشبه خواب می بینم عربی را تجدید شدم و دیر از خواب پا شدم ودارم امتحان میدم و معلم میگه نه.باید هم شفاهی ازت بپرسم هم کتبی جواب بدی.به خدا چنان تو خواب بغض میکنم که وقتی از خواب پا میشم صورتم پر از اشکه.یه سری کابوسهای دیگه هم می بینم که مخم دیگه مغشوش شده.محیط واقعیم هم یه کابوسه.کلی بانمک میشم اما خودم یه ذره هم نمیخندم.سریع اعصابم میریزه به هم.
راستی امیرحسین کوش؟
فرید: تو اون عکس روزه اون دو تا ساختمون پشتیه که شکل همن دو تا فرزان هستن ، چه بد ، ایشالا حالت بهتر شه ، امیر مشهده (تو نظرای پست قبلی گفتم یه بار ) ...
آپم
عکسو دیدم مدرسه ی بزرگو قشنگی دارید
فرید: خودم میدونم ! ممنون ...
فرید نامرد ما یه شب اومدیم حال کنیم تو مدرسه درست نیست عکس میگیری به همه نشون میدیا.صدای زنگم واسه این بود که با یکی مونده بودم مدرسه میخواستم از خواب بیدار شم به عشق و حالم بپردازم...
خیلی نامردی که لومون دادی
فرید: آره تو راس میگی ...
9. راهنمایی فرزانگان! :دی
فرید: منظورت فرزانگان ِ راهنماییه دیگه ، نه ؟
جالبه
پس یه خبرایی بوده ...
oh oh آخه یکی نیست بشون بگه مدرسه جای اینجور کاراست؟؟
حالا بیت اول دیسمون رو درک کردید که برای آشنایی با وضعیت مدرسمون باید تو هوای تاریک بری توش!!
توی اون عکس آخریه هم یاد پسر بدبختم محمدرضا افتادم همراه آریان!!چه اسگل بازی هایی که اینا انجام نمیدادن!!
در ضمن ر.ی.د.ی با این عکسات!
فرید: بله ؟ چرا ؟
یعنی اگه نگم کیم اشکال داره ؟؟؟
فرید: آخه اگه اونی که فک میکنم باشی ...
سلام
فهمیدیم مدرستون بزرگه !!
راستی واقعیت داره که قراره راهنمایی شما رو از دبیرستانتون جدا کنن ؟؟
فرید: آره ...
sorry ke tikato dozdidam!
ye axam az madre3 ma mizashti!
فرید: مدرسه ی شما تو اون عکس روزه معلومه دیگه ، اون عکس همسایه پاپیینی هم قضیه داشت که گذاشتم ! وگرنه این پست مختص ِ شهید سلطانی بود ، ولی گریه نکن ، میذارم حالا ...
همه ی کامنتات را که نمیتونم بخونم.به هر حال مرسی که گفتی.راستی من خیلی دوست دارم کرم ریزی بکنم.قالب وبلاگم را پاک کردم و قالب فیلترینگ را روش گذاشتم.وقتی بازش کردم اینقدر به خودم افتخار کردم.درضمن چرا هیشکه درک نمیکنه من دارم طنز می نویسم؟یکی اومده میگه تو نمیدونم چی و چی هستی که میخوای جای خدا باشی.خسته شدم.
فرید: استراحت کن خستگیت دراد !
mashala view

ahah pas ba in hesab madrese hamishe tu cheshete ough
shoma be ruh eteghad dari?
man nadaram
فرید: خوبه که نداری ولی متوجه ی منظورتون نشدم !!!
فریدددد مدرستونو که هر روز می دیدم ولی به قول پگاه راست می گه الهی بمیرم هر روز مدرسه رو می بینی؟
منظور پگاه اینه که تو مدرستون روح بوده و نبوده یه چیز اینجوری بیخیال زیاد جدی نگیر این بچه رو....
ولی پگاه جان بعد این عبارتی که گفتی==>به روح اعتقاد داری؟ جمله ی :تو روحت....
می اد لطفا دقت کن که ناخواسته توهین نکنی...
فرید: خدا نکنه ، اگه تو بمیری من از کی سوالامو بپرسم ؟!!
خوبه عرفان انگار همه جا آشنا داره
یادم باشه ایندفه رفتم مشهد ...
ممنون آزاده جان
حالم خوب شده.آپ ام
فرید جان اینجا سلطانیه دیگه!
احتمالا تو اون کلاسایی هم که چراغشون روشن بوده بچه های شب کار داشتن کار میکردن!!
فکر کنم تو این مدت که نبودم خیلی اتفاق افتاده و من شرمنده ی خیلیا شدم...
فرید: ببخشید شما ؟!!!!!!!!!!
یعنی من حق ندارم یه ذره درد و دل اینجا بکنم و مخاطبش فقط تو باشی؟اصلا این سید عرفان کی دوست من بوده؟نکبت ایکبیری.
فرید: بعضی ها هستن که دوس دارن زوری دوست بقیه بشن ...
خوب اونیکه فک میکنی رو بگو شاید فکرت درست یا شایدم غلط باشه میتونی به آی دیم بفرستی
فرید: آی دی ...
ghasedakjoon16@yahoo.com
فرید: پرسشی نبود ...
اگه الان هستی من on هستم
پس منظورت چی بود ؟
فرید: منظور خاصی نداشتم !
بلاخره آپیدم!
به یه بازی دعوت شدین...
جفتتون!
خب عکس راهنمایی روهرکی نشناسه باید از روی پرچماش تشخیص بده دیگه!!! میشه یه عکس ازنمای کلاستون تو سال گذشته بذاری؟!!! البته روز باشه! یا مشخص کن کلاستون کدوم بوده!!! مرسی!!!
بی ادب به من نگو ایکبیری زشته درست صحبت کن من که حرف بدی نزدم که خب اینترنته دیگهههههههههههههههههه
اه نگو زشته
SOMEBODY !!!
والا ماهم نفهمیدیم ، میگن مجتمع فرهنگیه ،
حالا چرا یواشکی ؟!!
پات بهتره فرید جود درد میگیره شکسته یا در رفته من که از گچ گرفتن خیلی بدم میاد انشاالله زودتر خوب بشی
فرید: خداوندا ... مریضان اسلام را شفا بده !
سلام وبتون جالبه.


فقط نمی دونم کدومتون نظر داده بودید و گفته بودین کنجکاوی بده.
خب چی کار کنم؟
من خیلی کنجکاوم.
بازم سر بزنید.
من و الناز منتظریماااااااااا.
بای بای
فرید: من اومده بودم ، از فرط بیکاری ...
خدا بد نده مگه پاتون چی شده ؟؟؟
فرید: هیچی بابا ، من در سلامتی کامل به سر میبرم ،
این یارو احتمالا وب محمدرضا (آتش نشان) رو خونده اومده اینجا نظر گذاشته ، شما هم واسش (عرفان) دعا کنید ...
به امیرحسین:گفته بودی که آرایه و استعاره ی ادبی چیه؟کلا آرایه های ادبی یه کتابه که سال سوم رشته انسانی میخونند.آرایه ادبی مثه سجع و مراعات نظیر و تلمیح و خیلی چیزای دیگه که باعث میشه به شعر زیبایی بدند.مثلا تو یه شعر،شاعر می یاد و 2 بیت از ابیات حافظ را تو شعرش میذاره که بهش میگن(تضمین).
سوال دیگه ای داشتی بپرس.
امیرحسین:الان ادای این یارو سید عرفانه بود
اشتباه کردم انقدر سرم شلوغه دیباگ جان برای فردا دعا کن امتحان بسیار سخت وسرنوشت سازی دارم امتحان آزمون ورود به شغل قضاوت!










فرید: شما که اینقد سرت شلوغه و درس داری چرا وقتتو هدر میدی میای وب گردی میکنی ؟!!
آقا جون چرا همش خصوصی نظر میذارین ؟
شما که حرفاتون طبیعیه (حرفای بعضیاتون)
پس لطف کنید یواشکی اینجا نباشین ، اگه نظراتونو اینجا میذاشتین حداقل پونزده تا ارور بیشتر داشتیم ،
به سوالات خصوصی پاسخ داده نمیشود ...
خوب خدارو شکر
باشه برای اونم دعا می کنم
من هنوز نفهمیدم سیدعرفان برید سیدی نیک (!) با کی کار داره...
به به .. جونم مدرسه خودمون... سرور و سلطان!
هنوز نفهمیدی تو مدرستون چه خبر بوده؟
امیرحسین:نه
فرید: امیر جان فک میکنم از من پریسدنا !
امیرحسین آپمونو دوست نداری لااقل تو نظرا بگو
چرا سر نمیزنی؟فکر کردم نیستی.
آقا فرید میخوای جواب یکی دیگه رو بدی ,یه اشاره ای, اسمی, چیزی بگو.
فرید: نیازی ندیدم ، شما بهتره باهم هماهنگ تر باشین ...
سلام فرید جان وبلاگتون واقعاً جذابه وقتی وبلاگهای بچه های ایران خودمون هستش برای چی برم خارجیها رو بگردم عزیزم عشق است وبلاگ کمند لاین!!!!!








فرید: مگه من گفتم خارجی هارو بگرد ؟؟؟
من می دونم چه خبر بوده
اون نظافتچی دپرسه اومده بوده کلاسا رو تمیز کنه
بچه های خودمون می دونن کی رو می گم